تجربه نشان میدهد که هر زمان بهطور هیجانی در یک سمت خرید یا فروش تحرکاتی شکل میگیرد، تعداد فعالان زیادی در آن جهت وارد معامله میشوند و رفتار گلهای از خود نشان میدهند. اینگونه رفتارها عمدتا منجر به تحمیل زیان به پرتفوی سرمایهگذاران میشود. بازار سرمایه نه تنها محلی برای خرید و فروش سهام و اوراق بهادار است، بلکه آینهای است که بازتابدهنده هیجانات، تصمیمات و روان انسانهاست.
در این بازار، هر معامله صرفا یک اتفاق مالی نیست، بلکه نشانی از واکنشهای انسانی به اطلاعات، اخبار، امیدها و ترسهاست. سرمایهگذاران تحتتاثیر انگیزههای درونی، تجربیات گذشته، انتظارهای آینده و رفتار دیگران تصمیم میگیرند و این تصمیمات جمعی، روندهای بازار را میسازد.
در این گزارش ضمن بررسی رفتار سرمایهگذاران در مقاطع حساس، چند نمونه از ترس و طمعهای صورت گرفته در بازارهای مالی داخلی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
لزوم دوری سرمایهگذار از واکنش هیجانی
سرمایهگذاران اغلب تصور میکنند تصمیماتشان کاملا منطقی و بر اساس دادههاست؛ اما تحقیقات اقتصاد رفتاری خلاف این را نشان میدهد. بخش قابلتوجهی از تصمیمات مالی، تحتتاثیر هیجانات لحظهای و سوگیریهای شناختی گرفته میشود. این یعنی بازار سرمایه بیش از آنکه بر مبنای محاسبات ریاضی حرکت کند، بر اساس احساسات جمعی پیش میرود. مثلا در بازارهای جهانی بارها دیده شده که یک توییت یا یک خبر کوتاه، موجهای عظیمی از خرید یا فروش ایجاد کرده است. در ایران نیز بارها اتفاق افتاده انتشار یک شایعه یا خبر اقتصادی، به شکلگیری صفهای طولانی خرید یا فروش سهام منجر شده است.
ذهن سرمایهگذار در چنین شرایطی میان دو قطب قرار میگیرد: منطق و هیجان. موفقیت در بورس زمانی ممکن است که فرد بتواند این دو را از هم جدا کند و به جای واکنش احساسی، بر اساس تحلیل عمل کند.
شجاعت در میان ترس و طمع
یکی از آموزههای کلیدی از تجربه وارن بافت، سرمایهگذار افسانهای جهان، جمله معروف اوست: «وقتی همه میترسند، تو طمع کن و وقتی همه طمع میکنند، تو بترس.»
این جمله، فلسفهای ساده اما عمیق در سرمایهگذاری را منتقل میکند. موفقیت در بازارهای مالی نه در تقلید از رفتار جمعی، بلکه در توانایی تشخیص ارزش واقعی داراییها و تصمیمگیری مستقل بر اساس تحلیل منطقی و دادههای دقیق نهفته است. زمانی که سرمایهگذاران تحتتاثیر ترس شدید قرار دارند و قیمتها به شدت کاهش مییابند، کسانی که از دیدگاه منطقی و بلندمدت نگاه میکنند و از ترس عبور میکنند، فرصت خرید داراییهای با ارزش و سودآور را پیدا میکنند.
برعکس، زمانی که طمع جمعی باعث افزایش غیرمنطقی قیمتها میشود، کسانی که شجاعت لازم برای احتیاط و محافظهکاری دارند، از زیانهای احتمالی در آینده جلوگیری میکنند. این دیدگاه نشان میدهد که مدیریت احساسات و اتخاذ تصمیمات مستقل، کلید بهرهبرداری از نوسانات بازار و کاهش اثرات مخرب ترس و طمع است.
نزول طلا؛ صعود بورس با فعالسازی ماشه!
جمله عمیقی که از سرمایهگذار افسانهای وارن بافت نقل شد در همه بازارها کاربرد دارد. یک نمونه از این رفتار را میتوان پس از جنگ ۱۲روزه در فعالان بازار طلا و بازار سهام مشاهده کرد. پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه با رژیم صهیونیستی، احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه از دید فعالان اقتصادی بسیار بالا رفت. همین امر موجب شد تا سرمایهگذاران به سوی داراییهای امن همچون طلا و مشتقات آن حرکت کنند.
از آن سو سرمایهگذاران از بازارهای پر ریسکی همچون بازار سهام دوری کردند و همین موضوع موجب جاماندگی سهام از دیگر بازارهای موازی شد. در دو هفته اخیر که موضوع ماشه نقل محافل شد و عامه مردم از فعالسازی آن احساس واهمه کردند، هجوم خریداران به داراییهای امن دوچندان شد. ورود پول حقیقی خصوصا به صندوقهای طلای بورسی، در این مدت نسبت به قبل بسیار افزایش یافت. همه فقط از طلا سخن میگفتند و پول از تمامی بازارهای موازی به سمت طلا سرازیر شده بود.
هرکس بدون در نظر گرفتن ارزش حقیقی طلا و حباب شکل گرفته، تحتتاثیر فومو جاماندگی قرار گرفت و به سمت طلا هجوم آورد. در روز جمعه مورخ ۴مهرماه با رای قطعی شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر فعالسازی ماشه امیدها به تعویق آن پایان یافت. در چنین شرایطی بسیاری از فعالان انتظار داشتند که طلا به دوبرابر ارقام فعلی جهش یابد یعنی به سطح ۲۰میلیون تومان برسد. برخی نیز ادعا داشتند که صندوقهای طلا قفل در صفهای خرید خواهند شد.
از طرفی خیل عظیمی از سرمایهگذاران نیز انتظار داشتند از روز شنبه هفته نخست مهرماه، بورس تهران تحتتاثیر فعالسازی ماشه با ریزش سنگین همراه شود. با این حال هیچ یک از اتفاقات مذکور رخ نداد. بورس تهران در سه روز ابتدای هفته اول مهر ماه با سبزپوشی خیره کننده همراه شد. صندوقهای طلا نیز رشد مثبت اندکی را در ابتدای هفته تجربه کردند و در روز یکشنبه حتی با خروج پول سنگین حقیقی همراه شدند.
این اتفاق بسیاری از فعالان اقتصادی خصوصا عوام را شوکه کرد. بار دیگر به جمله وارن بافت توجه کنیم: زمانی که همه طمع میکنند، بترس و وقتی همه میترسند تو طمع کن! تمامی ریسکهای ماشه در قیمت طلا و سهام لحاظ شده بود. البته این به معنای عدم رشد طلا یا عدم کاهش سهام در آینده نیست. اما باید توجه داشت که بازارهای مالی آینده را خریداری میکنند و نمیتوان انتظار داشت با خبر ماشه طلا به دوبرابر سطوح فعلی جهش کند یا به قول برخی فعالان سطوح فعلی خاطره شود!
تجربه تلخ ۹۹
تجربه دیگری که از این مورد میتوان عنوان کرد وضعیت بورس سال ۹۹ بود. بورس تهران از اواسط سال ۹۸ یک موج صعودی بسیار قوی را تجربه کرد. این موج مثبت موجب شد تا اکثریت مردم سهامدار بورس تهران شوند. در آن زمان هر روز تمامی بازار یکدست سبزپوش بود و فعالان بدون توجه به وضعیت بنیادی صرفا سهمی را که دارای صف خرید نبود خریداری میکردند تا در قیمت بالاتر به فروش رسانند.
طمع سرمایهگذاران در چنین شرایطی به حداکثر رسیده بود. دیری نپایید که روزگار خوش بورس به پایان رسید. در مرداد خونین ۹۹ شاخصهای بازار سهام با ریزش تاریخی همراه شدند و بورس تهران چند سال به رکود عمیق فرو رفت. همین موضوع نشان میدهد که هربار رفتار گلهای در یک دارایی صورت گیرد و فعالان بدون در نظر گرفتن ارزندگی یک دارایی، به آن هجوم آورند، این حرکت دوام نخواهد آورد.
البته در طرف مقابل هم اگر یک دارایی آنقدر از نظر مردم دون پایه شود و هیچکس به آن ورود نکند، احتمال آنکه این دارایی در آینده نزدیک با رشد خوبی همراه شود بسیار زیاد است. نمونه بارز آن بازار سرمایه است. بورس در سالهای اخیر روزهای رکودی وحشتناکی را پشت سر گذاشته است. تا آنجا که تعداد کدهای فعال بورسی به حداقل ممکن رسیده است. در این شرایط انتظار میرود بازار سهام یک موج صعودی قوی پیش روی خود داشته باشد.
ترس؛ نیرویی که تصمیمات را محدود میکند
ترس یکی از قویترین نیروهای روانی در بازار است. سرمایهگذارانی که تحتتاثیر ترس قرار دارند، به محض مشاهده اولین نشانههای کاهش قیمتها یا شنیدن اخبار منفی، اقدام به فروش میکنند. این رفتار جمعی باعث ایجاد فشار فروش و سقوط قیمتها میشود. ترس حتی در شرایطی که بازار رو به رشد است نیز فعال است. بسیاری از افراد به دلیل ترس از اشتباه یا زیان احتمالی، از ورود به فرصتهای سودآور خودداری میکنند و در نتیجه از رشد سرمایه خود بازمیمانند.
ترس میتواند به صورتهای مختلف بروز کند: ترس از زیان (Loss Aversion)، ترس از دست دادن فرصت (FOMO) و ترس از عدم اطمینان (Uncertainty). در هر سه حالت، نتیجه مشابه است: تصمیمات هیجانی و غیرمنطقی که در بلندمدت به زیان منجر میشود. در بازار ایران نمونههای زیادی از این رفتار دیده شده؛ از فروش هیجانی سهام در دوران اصلاح بازار گرفته تا جا ماندن از موجهای صعودی به دلیل بدبینی بیش از حد.
طمع؛ محرکی برای ریسکهای بزرگ
اگر ترس سرمایهگذار را عقب میکشد، طمع او را به جلو هل میدهد. طمع یعنی تمایل به کسب سود بیشتر در کوتاهترین زمان ممکن. این انگیزه اگر کنترل نشود، به ریسکپذیری افراطی و تصمیمات پرخطر منجر میشود. طمع باعث میشود سرمایهگذاران قیمتهای غیرواقعی را بپذیرند، در بازارهای حبابی خرید کنند و سرمایه خود را در معرض زیان قرار دهند.
طمع به ویژه در بازارهای صعودی فعال میشود. وقتی قیمتها به سرعت بالا میرود، بسیاری بدون تحلیل دقیق و تنها برای عقب نماندن از موج خرید وارد میشوند. این رفتار جمعی حبابهای قیمتی میسازد که دیر یا زود با ترکیدن آنها، زیانهای گستردهای به سرمایهگذاران وارد میشود. در بورس ایران بارها این الگو تکرار شده است؛ از رشدهای شتابزده سهام کوچک تا موجهای ورود سرمایهگذاران تازهکار به صندوقهای پرریسک.
پیامدهای تلخ هیجانات کنترلنشده
عدم کنترل ترس و طمع میتواند پیامدهای جدی و گاه جبرانناپذیری برای سرمایهگذاران داشته باشد. زمانی که ترس یا طمع بر تصمیمات غالب شود، سرمایهگذاران اغلب وارد معاملات هیجانی میشوند، بدون تحلیل دقیق خرید یا فروش میکنند و از استراتژیهای منطقی فاصله میگیرند.
این رفتار نه تنها منجر به زیانهای مالی مستقیم میشود، بلکه اعتماد فرد به تواناییهای خود را نیز کاهش میدهد و میتواند باعث خروج او از بازار شود. علاوه بر این، تصمیمات هیجانی در مقیاس جمعی، نوسانات شدید قیمتها و ایجاد حبابهای قیمتی را به دنبال دارد که در نهایت موجب بیثباتی بازار و کاهش بازدهی کلی میشود. به همین دلیل، مدیریت احساسات و حفظ خونسردی در مواجهه با نوسانات بازار، نه تنها برای حفظ سرمایه فردی بلکه برای پایداری کل بازار ضروری است.
اثرات مخرب ترس و طمع
بازار سرمایه چیزی جز بازتاب روانشناسی جمعی نیست. ترس و طمع دو نیروی متضاد اما مکملاند که با هم نوسانات قیمت و حجم معاملات را شکل میدهند. وقتی ترس غالب میشود، موج فروش بالا میگیرد و قیمتها سقوط میکند. وقتی طمع غالب میشود، موج خرید بالا میرود و قیمتها حبابی میشود.
این چرخه هیجانی بارها در تاریخ بازارهای مالی جهان تکرار شده است. بحران مالی ۲۰۰۸، سقوط داتکام در اوایل دهه ۲۰۰۰، یا حتی نوسانات اخیر رمزارزها. در ایران هم نمونههای مشابهی داریم؛ از رشد حبابی برخی سهمها در سالهای گذشته تا ریزش ناگهانی بازار پس از اعلام یک سیاست اقتصادی. شناخت این چرخه و توانایی مدیریت آن، مهارتی حیاتی برای موفقیت در بازار سرمایه است.
عوامل وجود هیجانات
هیجانات سرمایهگذاران تصادفی نیست؛ آنها تحتتاثیر مجموعهای از عوامل اقتصادی، سیاسی، روانی و اجتماعی قرار دارند. اخبار اقتصادی، تغییرات نرخ ارز، سیاستهای دولت، گزارشهای مالی شرکتها، شایعات و حتی رفتار دوستان و اطرافیان همه میتوانند ترس یا طمع را تشدید کنند. از سوی دیگر، تجربههای گذشته نیز نقش مهمی دارد. کسی که در یک سقوط بزرگ زیان دیده، احتمالا در آینده محتاطتر عمل میکند و حتی از فرصتهای سودآور میترسد. برعکس، کسی که تجربه سودهای بزرگ داشته ممکن است در آینده بیش از حد ریسک کند. این سوگیریهای شناختی باعث میشود سرمایهگذاران تصمیماتی بگیرند که از نظر منطقی بهینه نیستند.
لزوم مدیریت هیجان
مدیریت هیجانات در بورس یک مهارت است. نخستین گام در این مسیر آموزش و افزایش آگاهی است. سرمایهگذاری که اصول تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، روانشناسی بازار و مدیریت ریسک را بداند، کمتر تحتتاثیر ترس و طمع قرار میگیرد. گام دوم داشتن برنامه معاملاتی مشخص است.
سرمایهگذار باید پیش از ورود به هر معامله بداند حد سود، حد ضرر و هدف سرمایهگذاریاش چیست. داشتن این چارچوب به او کمک میکند در شرایط هیجانی، تصمیمات منطقی بگیرد. گام سوم تنوعبخشی به پرتفوی است. تمرکز سرمایه روی چند دارایی محدود باعث میشود هیجانات بیشتر اثر بگذارد. اما وقتی سبد متنوعی از داراییها وجود داشته باشد، اثر نوسانات یک سهم یا صنعت کاهش مییابد و روان سرمایهگذار آرامتر میشود.
وجود استراتژی؛ دری بهسوی کنترل ریسک
تاریخ بازارهای مالی پر از داستانهای آموزنده است. سرمایهگذاران موفق معمولا کسانی هستند که توانستهاند میان منطق و احساسات خود تعادل ایجاد کنند. آنها با تدوین استراتژی مشخص، استفاده از تحلیلهای دادهمحور و مدیریت ریسک، از نوسانات بازار به سود خود بهره میبرند.
در مقابل، بسیاری از سرمایهگذاران ناموفق به دلیل تصمیمات هیجانی متضرر شدهاند. این افراد اغلب بدون برنامه وارد بازار میشوند، با شنیدن اخبار یا شایعات خرید میکنند و با اولین نشانههای سقوط، دارایی خود را میفروشند. نتیجه چنین رفتاری زیانهای قابلتوجه و از دست رفتن اعتماد به بازار است.
ابزار قدرتمند کنترل ریسک
پیشرفت فناوری در سالهای اخیر ابزارهای قدرتمندی در اختیار سرمایهگذاران قرار داده است. نرمافزارهای تحلیل دادههای بزرگ، الگوریتمهای پیشبینی روند بازار، و حتی پلتفرمهای آموزشی آنلاین، به افراد کمک میکنند رفتار بازار و هیجانات جمعی را بهتر درک کنند.
هوش مصنوعی میتواند اخبار و شبکههای اجتماعی را تحلیل کند و شاخصی از احساسات بازار ارائه دهد. بلاکچین میتواند شفافیت و امنیت معاملات را افزایش دهد و اعتماد سرمایهگذاران را تقویت کند. در ایران نیز توسعه چنین ابزارهایی میتواند به کاهش اثر ترس و طمع و افزایش بازدهی بلندمدت کمک کند.
راه موفقیت در بورس
بازار سرمایه بازتاب احساسات انسانی است و ترس و طمع دو نیروی اصلی تاثیرگذار بر آن هستند. موفقیت در بورس نه تنها به دانش مالی و اقتصادی، بلکه به مهارت مدیریت هیجانات بستگی دارد. آموزش، داشتن برنامه معاملاتی مشخص، تنوعبخشی به پرتفوی و استفاده از فناوریهای نوین، کلید موفقیت در این مسیر است. سرمایهگذارانی که بتوانند احساسات خود را بشناسند و کنترل کنند، از فرصتهای بازار بهتر بهره خواهند برد و از زیانهای هیجانی در امان خواهند بود. آینده بازار سرمایه به سمت هوشمندتر شدن و تحلیلهای رفتاری دقیقتر حرکت میکند؛ اما حتی در این آینده دیجیتال، انسان و احساساتش همچنان نقش اول را بازی خواهد کرد.