تحلیل بنیادی چیست + 7 قدم اصلی آن


مقدمه

تحلیل بنیادی یکی از مهمترین ابزارهای تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار سرمایه است. این روش تحلیل با بررسی عمیق مبانی و بنیان های یک شرکت یا صنعت، سعی در تخمین ارزش ذاتی دارایی ها و پیش بینی روندهای آتی بازار را دارد. به همین دلیل در راستای پیروی از رسالت موسسه آموزشی سرآمد ( مدرسه سرمایه گذاری هاتف)، در این مطلب به آموزش انواع، اصول و روش های تحلیل بنیادی پرداختیم. همچنین با توجه به اهمیت بازار سرمایه کشورمان، ویژگی های خاص تحلیل بنیادی در این بازار نیز شرح داده شده است.

امید است که این مقاله بتواند دیدگاه مناسبی نسبت به کاربرد تحلیل بنیادی و ضرورت استفاده از آن در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری ارائه دهد. مطالعه دقیق این متن می‌تواند به سرمایه‌گذاران، تحلیل‌گران و علاقمندان به بازار سرمایه کمک کند تا دانش خود را در این حوزه توسعه دهند.

تحلیل بنیادی چیست

تحلیل بنیادی روش ارزیابی اوراق بهادار است که با بررسی مبانی شرکت یا اقتصاد انجام می‌شود. هدف آن پیدا کردن اوراق بهاداری است که نسبت به ارزش ذاتی خود تخفیف خورده‌اند. تحلیل‌گران بنیادی هر چیزی را که بتواند بر ارزش یک دارایی تأثیر بگذارد، مورد بررسی قرار می‌دهند. از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • عوامل کلان اقتصادی مانند رشد اقتصادی
  • نرخ بهره و تورم
  • عوامل خُرد مانند صورت‌های مالی
  • جریان نقدی
  • رقابت و مدیریت

مبنای تحلیل بنیادی نشان دادن اشتباه بازارها در قیمت گذاری کوتاه مدت دارایی است که در نهایت "ارزش واقعی" آن در قیمت منعکس خواهد شد. ساختار تحلیل بنیادی معتقد است با بررسی کسب و کار و صورت‌های مالی یک شرکت، تحلیل‌گر می‌تواند تشخیص دهد آیا سهام شرکت بیش از قیمت واقعی ارزش‌گذاری شده یا کمتر از آن.

تحلیل بنیادی جامع

تحلیل بنیادی برای استخراج ارزش منصفانه یک دارایی از تفکر منطقی استفاده می‌کند. این روش هم از عوامل کیفی و هم از عوامل کمی بهره می‌برد. عوامل کیفی دشواراندازه‌گیری هستند اما می‌توانند بر ارزش ذاتی یک شرکت تأثیر بگذارند. مانند مهارت مدیریت، چرخه‌های صنعتی، روابط کارگری و ثبت اختراع. عوامل کمّی اندازه‌پذیرند و شامل معیارهایی مانند درآمد، حاشیه سود، سطح بدهی و نرخ رشد می‌شوند.

با بررسی عوامل کیفی و کمی، تحلیل‌گران بنیادی در پی درک عمیقی از یک کسب وکار و ارزش ذاتی آن است. این موضوع به آنها کمک می‌کند سهامی را شناسایی کنند که قیمت‌گذاری نادرست شده‌اند و فرصت‌های سرمایه‌گذاری قوی ایجاد می‌کنند. یافته‌های تحلیل بنیادی می‌تواند برای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری مانند خرید سهام زیر ارزش یا فروش سهام بیش از ارزش واقعی، مورد استفاده قرار گیرد.

انواع تحلیل بنیادی

دو نوع اصلی تحلیل بنیادی وجود دارد:

  1. تحلیل بالا به پایین: این رویکرد با بررسی عوامل کلان اقتصادی و روندهای صنعتی برای شناسایی بخش‌ها و صنایع جذاب آغاز می‌شود. پس از تصمیم‌گیری در مورد بخش‌ها/صنایع، شرکت‌های فردی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند.
  2. تحلیل پایین به بالا: این رویکرد با تجزیه و تحلیل شرکت‌های فردی و ارزیابی عواملی مانند مدیریت، صورت‌های مالی، مزیت‌های رقابتی و غیره آغاز می‌شود. سپس تحلیل‌گر سهام زیر ارزش را غربال و انتخاب می‌کند.

تحلیل‌گران بالا به پایین، دیدی کلی اتخاذ کرده و با بررسی اقتصاد و بازارهای کلان شروع می‌کنند. برخی از عوامل کلیدی مورد بررسی در تحلیل بالا به پایین عبارتند از:

  • شاخص‌های اقتصادی مانند رشد تولید ناخالص داخلی، تورم، نرخ بهره، نرخ بیکاری
  • سیاست‌های مالی و پولی
  • چرخه‌های تجاری
  • روندهای جمعیت‌شناختی
  • اعتماد مصرف‌کننده
  • رویدادهای سیاسی بین‌المللی

بر اساس این تحلیل کلان، تحلیل‌گران بالا به پایین بخش‌ها و صنایعی را شناسایی می‌کنند که در محیط اقتصادی فعلی آماده عملکرد بهتری دارد. برای مثال، در دوره‌های تورم بالا و نرخ بهره رو به رشد، بخش‌هایی مانند بانکداری و معمولاً عملکرد خوبی دارند. در بخش‌های جذاب، تحلیل‌گران بالا به پایین با بررسی عمیق‌تر صورت‌های مالی، معیارهای ارزش‌گذاری و موقعیت رقابتی شرکت‌های فردی، سهام را انتخاب می‌کنند.

تحلیل بنیادی چیست

تحلیل پایین به بالا

تحلیل پایین به بالا، از سطح خُرد شروع می‌شود و ابتدا کسب‌وکارهای فردی را مطالعه می‌کند. برخی عوامل کلیدی در تحلیل پایین به بالا عبارتند از:

  • صورت‌های مالی : تجزیه و تحلیل رشد درآمد، حاشیه سود، سطح بدهی، جریان‌های نقدی
  • کیفیت مدیریت : ارزیابی تجربه، سابقه، حاکمیت شرکتی
  • مزیت رقابتی : موانع ورود، سهم بازار، قدرت قیمت‌گذاری، اختراع
  • ارزش‌گذاری : استفاده از نسبت‌هایی مانند P/E، P/B برای شناسایی سهام زیر ارزش

پس از تجزیه و تحلیل عمیق شرکت‌ها، تحلیل‌گران پایین به بالا به دنبال سهامی با بنیان‌های قوی و پتانسیل رشد هستند. محیط کلان اقتصادی ملاحظه ثانوی در تحلیل پایین به بالا است. هر دو رویکرد به دنبال کشف سهام باکیفیتی هستند که زیر ارزش ذاتی، معامله می‌شوند. تحلیل بالا به پایین دید کلی برای شناسایی بخش‌های جذاب ارائه و دید جزئی‌تری از شرکت‌ها ارائه می‌دهد. بسیاری از تحلیل‌گران ترکیبی از هر دو رویکرد را در فرایند تحقیق خود به کار می‌گیرند.

3 تحلیل بنیادی کارآمد

در ادامه به انواع تحلیل بنیادی اشاره می‌شود:

  1. تحلیل بنیادی شرکتی: در این نوع تحلیل، تحلیل‌گران روی عوامل مرتبط با عملکرد مالی شرکت تمرکز می‌کنند. این عوامل شامل بررسی درآمد، سود، سود تقسیمی، رشد درآمد و سود، نسبت‌های مالی، نقدهای عملیاتی و سایر موارد مالی شرکت می‌شود.
  2. تحلیل بنیادی صنعتی: در این نوع تحلیل، تحلیل‌گران روی عوامل مرتبط با صنعت یا بخشی خاص از بازار متمرکز می‌شوند. این مور نیز شامل بررسی روندها، رقبا، عوامل محیطی، نقدهای مشتری، وضعیت اقتصادی و سیاسی و سایر عوامل موثر در صنعت می‌شود.
  3. تحلیل بنیادی ماکرواقتصادی: این نوع تحلیل مرتبط با عوامل ماکرواقتصادی است که تأثیر مستقیم بر دارایی‌ها و بازارها دارد. این عوامل شامل نرخ بهره، نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد اقتصادی، وضعیت جهانی و دیگر عوامل مشابه می‌شوند.

تحلیل بنیادی به مطالعه جزئیات و عوامل مرتبط با دارایی‌ها و بازارها تأکید دارد تا به سرمایه‌گذاران در تصمیم‌ گیری های بهتر برای سرمایه‌گذاری‌شان، کمک کند. این نوع تحلیل در تعیین ارزش اساسی دارایی و توصیه‌های سرمایه‌گذاری از اهمیت بسیاری برخوردار است.

روش‌های موثر برای آموزش تحلیل بنیادی

در زیر، روش‌های موثری برای آموزش تحلیل بنیادی آمده است:

  1. شروع با مروری بر مفاهیم اصلی: این روش با تشریح مفاهیم اصلی تحلیل بنیادی آغاز می‌شود. توضیح اینکه تحلیل بنیادی چیست، هدف آن چیست، اصول کلیدی آن کدامند و چگونه با تحلیل تکنیکال متفاوت است، پایه‌ای محکم برای شروع آموزش ایجاد می‌کند.
  2. استفاده از مثال‌های واقعی: تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی واقعی شرکت‌ها و معیارهای ارزش‌گذاری، موضوع را جذاب‌تر می‌کند. منابع مانند 10Kها، گزارش‌های سالانه و وب‌سایت‌هایی مانند مورنینگ‌استار منابع مفیدی برای این منظور هستند.
  3. تمرکز بر چارچوب‌ها، نه ارقام: برای مبتدیان، به جای محاسبات دقیق، تاکید بر چارچوب‌های تجزیه و تحلیل و فرایند تفکر قرار می‌گیرد.
  4. استفاده از موردکاوی: انتخاب یک شرکت و انجام تحلیل بنیادی جامع بر روی آن، امکان اعمال همه مفاهیم را ایجاد می‌کند.
  5. مقایسه تحلیل بنیادی و تکنیکال: روی یک شرکت، هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال را نمایش داده و یافته‌ها و رویکردهای متفاوت آن‌ها را مقایسه کنید.
  6. پوشش عوامل کیفی و کمی: تنها بر نسبت‌های مالی تمرکز نکنید. در مورد مزایای رقابتی، کیفیت مدیریت، روندهای صنعتی و موارد مشابه بحث کنید.
  7. تعاملی بودن: از دانشجویان بخواهید به طور مستقل یک شرکت را تجزیه و تحلیل کرده و یافته‌های خود را ارائه دهند. این روش سبک‌های یادگیری متفاوت را نیز درگیر می‌کند.
  8. ارتباط مفاهیم با رویدادهای جاری: تحلیل بنیادی زمانی زنده می‌شود که آن را بر رویدادها و اخبار بازار واقعی اعمال کنیم.
  9. توضیح سوگیری‌های رایج سرمایه‌گذاران: درک سوگیری‌ها می‌تواند تفکر انتقادی را بهبود بخشد و از تصمیم‌گیری‌های عاطفی جلوگیری کند.
  10. تمرکز بر تصمیم‌گیری: هدف نهایی تحلیل بنیادی اتخاذ تصمیم برای سرمایه‌گذاری است. آموزش نحوه استفاده از یافته‌ها برای تصمیم‌گیری را تاکید می‌کند.
  11. بهره‌گیری از تکنولوژی: از غربالگرهای سهام، منابع داده‌های مالی آنلاین و شبیه‌سازهای معاملاتی برای افزودن عنصر تعاملی به آموزش استفاده کنید.
  12. ارتباط مفاهیم در بین ماژول‌ها: نشان دهید چگونه مفاهیم با یکدیگر ارتباط دارند، مثلاً چگونه نرخ بهره مدل‌های ارزش‌گذاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

تاکید بر یادگیری مستمر از سوی موسسه آموزشی سرآمد ( مدرسه سرمایه گذاری هاتف) دلیل مهمی دارد. زیرا بازارها پویا هستند و تنها به‌روز نگه داشتن مهارت‌ها، تضمین کننده موفقیت است.

تحلیل بنیادی

اصول و روش تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی روش تحلیلی است که برای ارزیابی ارزش دارایی یا سرمایه‌گذاری به کار گرفته می شود. این روش معمولاً در ارتباط با سهام، اوراق بهادار، ارزها و دیگر دارایی‌ها مورد استفاده است. در تحلیل بنیادی، تمرکز بر ارزش ویژه دارایی و مقدار واقعی آن دارایی در آینده، است. در ادامه، اصول و روش‌های تحلیل بنیادی به طور مختصر توضیح داده شده‌ که از قرار زیر است:

  1. تحلیل صورت مالی: این اصل به معنای بررسی صورت مالی شرکت یا دارایی و شامل بررسی درآمد، سود، سود تقسیمی، سرمایه‌گذاری‌ها، بدهی‌ها و دیگر عوامل مالی است.
  2. تحلیل میزان رشد: بررسی نرخ رشد درآمد، سود و دیگر عوامل مالی می‌تواند نشان‌دهنده استقبال بازار از دارایی باشد.
  3. تحلیل مدیریت و کیفیت مدیریت: تقویت تحلیل بنیادی شامل بررسی مدیریت شرکت و کیفیت مدیریت آن می‌شود. این موضوع شامل مهارت‌ها، تصمیم‌گیری‌ها، واکنش به تغییرات و مسائل مشابه است.
  4. تحلیل صنعتی: بررسی وضعیت صنعت یا بخش مرتبط با دارایی یا سرمایه‌گذاری بسیار مهم است. تغییرات در صنعت ممکن است تأثیر بزرگی بر روی ارزش دارایی‌ها داشته باشد.
  5. مقایسه با رقبا و صنعت: مقایسه عملکرد دارایی یا سرمایه‌گذاری با رقبا و معیارهای صنعتی مشابه می‌تواند ارزش افزوده ایجاد کند.
  6. تحلیل ماکرواقتصادی: عوامل ماکرواقتصادی مثل نرخ بهره، نرخ تورم، نرخ بیکاری و سایر موارد مشابه نیز می‌توانند تأثیرگذار باشند.
  7. تحلیل سیاق بازار: بررسی عوامل بازاری و اخبار جاری می‌تواند به تحلیل بنیادی افزوده شود.
  8. استفاده از مدل‌ها و نرم‌افزارها: بسیاری از تحلیل‌گران از مدل‌ها و نرم‌افزارهای تخصصی برای تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند. این مدل‌ها می‌توانند به تعیین ارزش دارایی‌ها و پیش‌بینی عملکرد آینده کمک کنند.
  9. تحلیل مزایای رقابتی: بررسی مزایای رقابتی شرکت یا دارایی نسبت به سایرین می‌تواند در تحلیل بنیادی اهمیت داشته باشد.
  10. پیش‌بینی ارزش دارایی: تحلیل بنیادی معمولاً به پیش‌بینی ارزش آتی دارایی‌ها می‌پردازد تا سرمایه‌گذاران بتوانند تصمیم‌های سرمایه‌گذاری بهتری بگیرند.

این اصول و روش‌های تحلیل بنیادی به تحلیلگران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تصمیم‌های بهتری در زمینه سرمایه‌گذاری‌شان بگیرند و ارزش دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های خود را بهبود بخشند.

تحلیل بنیادی بورس

اگر به دنبال این هستید که بدانید تحلیل بنیادی بورس چیست ما به شما می گوییم. تحلیل بنیادی بورس یک روش تحلیلی برای ارزیابی ارزش سهام یک شرکت و تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری در آن سهام است. این نوع تحلیل بر مبنای اطلاعات مالی و عوامل مرتبط با شرکت و صنعت آن تأکید دارد. در ادامه، مراحل و عناصر مهم تحلیل بنیادی سهام شرح داده ایم:

  1. بررسی صورت مالی شرکت:
  • بررسی درآمد و سود شرکت در دوره‌های گذشته و فعلی.
  • ارزیابی افزایش یا کاهش درآمد و سود شرکت در طول زمان.
  • بررسی دستور آماری و نقدهای مالی.
  • بررسی ترکیب دارایی‌ها و بدهی‌ها.
  1. تحلیل مالی:
  • محاسبه نسبت‌های مالی مهم مانند نسبت سود به فروش (P/E ratio)، نسبت قیمت به کسری هر سهم (P/B ratio)، نرخ بازدهی سود (EPS) و سود مختلط.
  • مقایسه نسبت‌های مالی با شرکت‌های رقبا و میانگین صنعت.
  1. تحلیل مزایای رقابتی:
  • بررسی مزایای رقابتی شرکت مانند نام تجاری قوی، تکنولوژی پیشرفته، منابع انسانی ماهر، ورود به بازار دشوار برای رقبا و موارد مشابه.
  • تعیین توانایی شرکت در حفظ مزیت رقابتی خود در آینده.

انواع تحلیل بنیادی

  1. تحلیل صنعت و بازار:
  • بررسی وضعیت صنعت و بازار محصول یا خدماتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند.
  • تعیین روندها و فرصت‌ها و تهدیدهای صنعت و بازار.
  • بررسی عوامل میانجی و محرکه صنعت.
  1. بررسی مدیریت و سیاست‌ها:
  • ارزیابی تجربه و کیفیت مدیریت شرکت.
  • تحلیل سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های مدیریتی شرکت.
  • بررسی مشارکت مدیریت در سهام شرکت.
  1. پیش‌بینی عملکرد آتی:
  • پیش‌بینی نرخ رشد درآمد و سود شرکت در آینده.
  • تخمین ارزش و قیمت سهام شرکت بر اساس تحلیل بنیادی.
  1. تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری:
  • بر اساس تحلیل بنیادی و ارزیابی معیارهای مختلف، تصمیم گیری در مورد خرید، فروش یا نگه‌داشتن سهام شرکت.

تحلیل بنیادی سهام از ترکیب دقیق اطلاعات مالی، عوامل میانجی و میانه‌ای و توانایی مدیریتی شرکت برای تصمیم‌گیری در مورد ارزش سهام بوجود می آید. این روش به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تصمیمات سرمایه‌گذاری بهتری اتخاذ کنند و ریسک‌های مرتبط با سهام را کاهش دهند.

تحلیل بنیادی شرکت ها

تحلیل بنیادی در پی تعیین ارزش ذاتی یک شرکت از طریق تجزیه و تحلیل عوامل کمّی و کیفی است. مراحل کلیدی شامل:

تجزیه و تحلیل کمّی:

  • بررسی صورت‌های مالی تاریخی: رشد درآمد، حاشیه‌های سود، پروفایل بدهی، تولید جریان نقدی
  • محاسبه نسبت‌های مالی: نسبت‌های ارزش‌گذاری مانند P/E، P/B؛ نسبت‌های بهره‌وری مانند ROA، ROE
  • پیش‌بینی عملکرد آینده: فروش، سود، سود سهام با استفاده از روندهای تاریخی
  • ارزیابی سهم بازار: سهم شرکت از کل بازار، تغییرات با گذشت زمان
  • بررسی ساختار سرمایه: میزان بدهی در برابر حقوق صاحبان سهام، توانایی جذب سرمایه
  • تجزیه و تحلیل بازده سرمایه : سودآوری نسبت به میزان سرمایه به کار گرفته شده

تجزیه و تحلیل کیفی:

  • مطالعه مدیریت و حاکمیت شرکتی: تجربه، جبران خدمات، مالکیت، استقلال
  • ارزیابی مزیت‌های رقابتی: برند، توزیع، ساختار هزینه، اختراع، هزینه‌های تغییر
  • تعیین موقعیت صنعت: اندازه بازار، رشد، چرخه‌ها، مقررات، تهدیدات مخرب
  • شناسایی کاتالیزورهای بالقوه: محصولات جدید، استراتژی متفاوت، تمرکز صنعتی
  • ارزیابی ریسک‌ها: دعاوی حقوقی، سررسیدهای بدهی، محیط کلان اقتصادی، قیمت کالاها
  • مصاحبه با مدیریت اگر امکان‌پذیر باشد: کسب بینش در مورد استراتژی، فرهنگ، اهداف

هدف، ایجاد برآورد آگاهانه‌ ارزش ذاتی بر اساس جریان‌های نقدی آینده مورد انتظار است. یعنی مقدار با قیمت جاری سهم مقایسه می‌شود تا تعیین شود آیا شرکت زیر ارزش‌گذاری یا بیش از ارزش واقعی، ارزش‌گذاری شده است. تحلیل بنیادی بینش عمیقی از کسب‌وکار و چشم‌اندازهای آینده یک شرکت فراهم می‌کند.

تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی مکاتب اصلی فکری هستند که در زمینه تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری به کار می‌روند. آن‌ها از نظر رویکردهایشان تفاوت قابل توجهی دارند:

تحلیل تکنیکال:

تحلیل تکنیکال به بررسی حرکت‌های گذشته قیمت و الگوهای نموداری تمرکز دارد تا بتواند نمادهای قیمتی و تغییرات آینده را پیش‌بینی کند. این رویکرد از ابزارهای تکنیکال، نظیر نمودارها و شاخص‌های تکنیکال برای تحلیل استفاده می‌کند و معمولاً در کوتاه‌مدت تاثیرگذار است. در زیر برخی از موارد مهم در تحلیل تکنیکال آورده شده است.

  • تمرکز بر حرکت‌های گذشته قیمت و آمار بازار
  • استفاده از نمودارها و شاخص‌های تکنیکال مانند میانگین متحرک برای شناسایی روندها و الگوها
  • دنبال کردن سود از نوسانات قیمت کوتاه مدت در هر دو جهت
  • فرض بر تداوم رفتار قیمت‌های گذشته در آینده
  • عدم تجزیه و تحلیل مبانی

تحلیل بنیادی:

در مقابل، تحلیل بنیادی به تعیین ارزش ذاتی دارایی بر اساس اطلاعات مالی و کیفی شرکت و عوامل مرتبط با آن تمرکز دارد. این رویکرد از صورت‌های مالی، گزارش‌های سالانه، مدیریت شرکت و شرایط صنعتی برای برآورد ارزش دارایی استفاده می‌کند. تحلیل بنیادی معمولاً برای سرمایه‌گذاری طولانی مدت و به منظور ارزیابی ارزش طولانی‌مدت شرکت‌ها استفاده می‌شود.

از سویی دیگر، تحلیل بنیادی توجه به عوامل مالی و کیفی دارد و میزان سودآوری، مزایای رقابتی، و ریسک‌های مالی را ارزیابی می‌کند. در ادامه برخی از موارد مهم در تحلیل بنیادی آورده شده است.

  • تمرکز بر تعیین ارزش ذاتی یک دارایی بر اساس مبانی
  • بررسی صورت‌های مالی، مدیریت، مزیت‌های رقابتی، چشم‌انداز رشد
  • هدف کسب سود از تفاوت قیمت و ارزش ذاتی
  • خرید سهام زیرارزش، فروش یا اجتناب از سهام بیش از ارزش
  • بررسی عوامل کلان اقتصادی برای تاثیرگذاری در شرکت‌ها
  • فرض بر اینکه در نهایت مبانی قیمت را در بلندمدت مشخص می‌کنند

تحلیل تکنیکال کمّی و مبتنی بر قیمت است. تحلیل بنیادی کیفی و مبتنی بر مبانی است. بسیاری از تحلیل‌گران از هر دو تکنیک با هم برای کسب دیدگاه‌های متفاوت و شناسایی فرصت‌های معاملاتی استفاده می‌کنند.

تحلیل بنیادی بورس ایران

بازار بورس ایران ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارد که تحلیل‌گران بنیادی باید آن‌ها را در رویکرد خود لحاظ کنند:

  1. وابستگی سنگین به دولت: حدود ۸۰٪ ارزش بازار شرکت‌های دولتی است مانند بانک‌ها، خدمات عمومی، نفت و گاز. درک اهداف سیاست‌گذاری مهم است.
  2. وابستگی به کالا: اقتصاد و درآمد شرکت‌های پذیرفته‌شده به شدت به صادرات نفت وابسته است. نوسانات قیمت نفت خام تأثیر قابل توجهی بر بازار بورس دارد.
  3. تحریم‌ها: تحریم‌های اقتصادی در جریان، به ویژه در بخش انرژی، بر صورت‌های مالی شرکت‌ها و دسترسی به بازارهای خارجی تأثیر می‌گذارد.
  4. مشارکت پایین سرمایه‌گذاران خارجی: خارجی‌ها تنها ۱٪ از معاملات را انجام می‌دهند به دلیل محدودیت‌ها و تحریم‌ها. این ریسک نقدشوندگی را افزایش می‌دهد.
  5. تورم بالا: میانگین تورم از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱، ۲۲٪ بوده است. تحلیل‌گران باید تأثیر تورم بر مخارج مصرف‌کنندگان و هزینه‌های تولید را در نظر بگیرند.
  6. حاکمیت ضعیف شرکتی: بسیاری از شرکت‌های پذیرفته شده تحت کنترل سازمان‌های شبه‌دولتی مانند صندوق‌های بازنشستگی و امانی هستند با، حاکمیتی نامشخص.
  7. بازارهای سرمایه نابالغ: بورس اوراق بهادار تهران با حجم معاملات پایین در مقایسه با همتایان منطقه‌ای نسبتاً کوچک است. بازارهای ثابت درآمد و مشتقه نیز نوپا هستند.
  8. سیاست بین‌الملل: روابط با غرب بر چشم‌انداز اقتصادی و محیط تحریم‌ها تأثیر می‌گذارد. بی‌ثباتی منطقه‌ای نیز ریسک‌های سیاسی را افزایش می‌دهد.
  9. سفته‌بازی سرمایه‌گذاران خرد: ۹۰٪ شرکت‌کنندگان در بازار سرمایه‌گذاران فردی هستند. سفته‌بازی منجر به نوسان بالاتر از میانگین می‌شود.

در نظر گرفتن این عوامل به تحلیل‌گران بنیادی امکان ارزیابی بهتر شرکت‌های ایرانی و سرمایه‌گذاری‌های مناسب‌تر را می دهد. مقایسه ارزش‌گذاری و معیارها با همتایان نوظهور و منطقه‌ای نیز به جبران محدودیت‌های تحلیل صورت‌های مالی کمک می‌کند. آشنایی با زمینه محلی برای تحلیل بنیادی صحیح ضروری است.

تحلیل تکنیکال

نتیجه گیری

تحلیل بنیادی ابزار تحلیلی بسیار مهم و کاربردی برای سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران بازار سرمایه است. این روش با بررسی عمیق و جامع مبانی، صورت‌های مالی، عوامل کلیدی کمّی و کیفیِ تأثیرگذار بر عملکرد یک شرکت یا صنعت، در پی یافتن ارزش واقعی و ذاتی دارایی‌ها و پیش‌بینی روندهای آتی بازار است. به‌طور کلی، تسلط بر تحلیل بنیادی به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا بتوانند دارایی‌های زیرارزش و با پتانسیل بالا را شناسایی کرده و بازدهی بهتری کسب نمایند.

همچنین از طریق این ابزار تحلیلی، سرمایه‌گذاران می‌توانند ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش داده و تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری منطقی‌تر و آگاهانه‌تری داشته باشند.

دیدگاه خود را بنویسید

0 دیدگاه

۶۰ ساعت ویدئو
سطح دوره (پایه : بدون پیش نیاز)

ویدئوی معرفی